با ستارگان برقص
با درخشش هوس برانگیزشان
دست در دست ماه
در آسمانی که آبیست نه سیاه
رو به روی خورشید برقص
تا گرمایش حفظت کند
و نورش پرورشت دهد
و همیشه به یاد داشته باش
که هیچ وقت ماه را فراموش نکنی
او در تاریکی کنارت بود
و راهنمای تو شد
نور که آمد رفت
تا به یاد تاریکیها نیفتی
و رفت که چراغی در تاریکیهای دیگر باشد
با ستارهها دوست باش
که هر کدام خود نوریست
و نور چیزیست ارزشمند
اما به آنها وابسته مشو
چرا که ستارهها همیشه آنچه نشان میدهند نیستند
در این جشن ماه و خورشید و ستارگان دعوت اند
اما میهمان اصلی تویی
گرچه باور نداری
اما باد برای تو است که مینوازد
و این را بدان همچو تصویری که در ذهنت هک شده است؛
در این دریای پر از همه و هیچ
مطمئن ترین فقط آنچه است
که حس میکنی
پس احساست را همیشه
در بالاترین جایگاه بگذار
اما در آن غرق نشو
که مطمئن ترین دریاها هم
غواصانی را بلعیده اند
🍁
شعر, احساسات